محل تبلیغات شما



برام هیچ حسی شبیه تو نیست
تو پایان هر جست و جوی منی
تماشای تو عین آرامشه
توزیباترین آرزوی منی
منو ازاین عذاب رها نمیکنی
کنارمی به من نگاه نمیکنی
تموم قلب تو به من نمیرسه 
همین که فکرمی برای من بسه
یه وقتایی اینقدر حالم بده
که میپرسم از هرکسی حالتو
یه روزایی حس میکنم پشت من
همه شهر میگرده دنبال تو
منو ازاین عذاب رها نمیکنی
کنارمی به من نگاه نمیکنی
تمام قلب تو به من نمیرسه
همین که فکرمی برای من بسه.


مرا از همین فاصله‌ دوست بدار
تا به امکان پرنده شدن نزدیک شوم
به تخیل دیدار
به تصور آشنای دیوانگی
کنون که ناگزیرِ فاصله‌ایم
و اگر نبودیم شاید روزی بیدار می‌شدیم
و از اسارت این عشق می‌مردیم
من به آرزوهای نرسیده مومنم
مرا از همین فاصله دوست بدار
کنون که ناگزیرِ فاصله‌ایم

"شیما سبحانی"

اگر خطا نکنم، عطر، عطر یار من است کدام دسته گل امروز بر مزارِ من است گلی که آمده بر خاک من نمی داند هزار غنچه‌ی خشکیده در کنار من است گل محمدی من، مپرس حال مرا به غم دچار چنانم که غم دچار من است تو قرص ماهی و من برکه‌ای که می خشکد خود این خلاصه ی غم های روزگار من است بگیر دست مرا تا ز خاک برخیزم اگر چه سوخته‌ام، نوبتِ بهار من است #فاضل_نظری #گریه_های_امپراتور

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

روزمرگی آشنایی با دنیای پیکسل ها